- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
- فراز و فرود بانک آینده؛ از ایرانمال تا بدهی ۵۰۰ هزار میلیاردی
- راز محبوبیت آیتالله اشرفی اصفهانی/ چرا مردم کرمانشاه هیچگاه شهید محراب را فراموش نکردند؟
- بدهیهای ارزی عراق؛ میراث سنگین و چالشهای پیشروی دولت السودانی
- ایران: به همین خیال باش!
سهشنبه ؛ 04 آذر 1404 ترور بیروت | بازی خطرناک تلآویو و معمای پاسخ حزبالله
روز یکشنبه، رژیم صهیونیستی در حملهای تجاوزکارانه به حومه جنوبی بیروت، پایتخت لبنان، شهید هیثم طباطبایی از فرماندهان ارشد حزبالله و چهار عضو دیگر این جنبش را ترور کرد. تکرار این اقدماات تجاوزکارانه که با سکوت مجامع جهانی و شورای امنیت همراه بوده است اکنون خشم عمومی را در سراسر لبنان در پی داشته است.
رژیم صهیونی از زمان آتشبس در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، با حملات روزانه و عدم عقبنشینی از پنج نقطه در جنوب لبنان به نقض آتشبس ادامه داده است.
در این میان حمله اخیر صهیونیستها حتی آن دسته از تحلیلگران که احتمال میدادند اقدامات جنگطلبانه تلآویو در لبنان ممکن است تا پس از سفر پاپ لئو چهاردهم به این کشور در ماه آتی به تعویق بیافتد را غافلگیر کرد.
رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت منطق «تنش حسابشده» را کنار بگذارد و در یک مقطع حساس سیاسی و امنیتی، ترور هدفمندی را انجام دهد، گویی اعلام میکند که دستور کار خودش را کاملاً جدا از دستور کار میانجیگران بینالمللی، پیامهای پاپ و حتی فشارهای آمریکا و دولت لبنان بر حزبالله برای کاهش قدرت مقاومت پیش میبرد. اسرائیل از طریق این عملیات نشان داد که منتظر بیانیههای دیپلماتیک یا نتیجه مذاکرات نخواهد ماند و آماده است تا خطرناکترین گامها را در خطوط قرمز حزبالله بردارد. این نقض انتظارات برای تحمیل ریتم جدیدی در جبهه شمالی و شاید در تمام خاک لبنان است، قبل از اینکه واشنگتن، واتیکان یا سایر ابتکارات داخلی و خارجی بتوانند هیچ محدودیت یا قید و بندی اعمال کنند.
حزبالله در ماههای سپری شده از آتشبس تاکنون، در برابر اقدامات تجاوزکارانه رژیم سیاست صبر و عدم دامن زدن به درگیری را پیش گرفت اما اکنون این «جنون نمایشی و حساب شده» رژیم، با موجی از خشم و درخواست اقدام تلافیجویانه در داخل لبنان مواجه شده است. موجی که به نظر میرسد در سطح تصمیمگیریهای راهبردی حزب الله انعکاس یافته، به صورتی که محمود قماطی، معاون رئیس شورای سیاسی حزبالله، روز یکشنبه گفت که طباطبایی «یک چهره کلیدی جهادی» بود و رهبری حزب چگونگی واکنش به این موضوع را بررسی خواهد کرد.
بنابراین ممکن است درب دیگر بر همان پاشنه سابق نچرخد چنانکه به گفته آماتزیا بارام، کارشناس صهیونیستی در دانشگاه حیفا، در مصاحبه با روزنامه معاریو، «سوال اصلی که اکنون سیاستگذاران را به خود مشغول کرده این است که حزبالله چگونه پاسخ خواهد داد؟»
حزبالله و دو گزینه: تغییر راهبرد یا تغییر تاکتیک؟
حزب الله پس از به شهادت رسیدن سید حسن نصرالله، سید هاشم صفیالدین و جمعی از فرماندهان ارشد خود در جریان جنگ 66 روزه، علی رغم موفقیت در حفاظت از تمامیت سرزمینی لبنان و مانع شدن در مسیر تکرار سناریوی پیشرویهای ارتش صهیونیستی سوریه، اما برای بازسازی توان نظامی و سازمان رزم آسیبدیده خود و همچنین به منظور رفع انسداد سیاسی برای کمک به تسریع روند بازسازی، از موضع برتر خود در فرایند تصمیمگیری دولت عقبنشینی کرد و تمرکز خود را بر اهداف اساسی مانند حفظ سلاح مقاومت، ارتقا توانمندیهای دفاعی و بازسازی ساختار رزمی- تشکیلاتی بر اساس تجربیات جنگ جدید گذاشت.
این موضوع که راهبرد اصلی حزبالله را در ماههای گذشته تشکیل داده بود سران آمریکاو صهیونیستی را به هراس انداخت به صورتی که آمریکا با فشارهای سیاسی بر دولت و صهیونیستها با حملات مکرر خود به لبنان و نقض آتش بس به دنبال مانعتراشی در این روند بودند.
سران تلآویو اکنون معترفند که حزب الله در ماه های اخیر، علیرغم حملات روزانه به لبنان، به تقویت صفوف خود و بازسازی قدرت خود ادامه داده است.
یوآو زیتون، تحلیلگر نظامی روزنامه یدیعوت آحارونوت گفت: «افسران ارشد میگویند که حمله تقریباً روزانه اسرائیل، مانع از تقویت نظامی حزبالله، به ویژه در روستاهای دور از مرز، نشده است».
نتانیاهو حتی پس از حمله اخیر نیز به خطر بازسازی توان حزب الله به عنوان مهمترین تهدید اشاره کرد و گفت: «اجازه هیچ تهدیدی از سوی حزبالله یا بازسازی نیروهایش را نخواهد داد.»
بنابراین مشخص است که هدف راهبردی دشمن صهیونیستی و آمریکا از طراحی حملات به لبنان جلوگیری از بازسازی توان حزبالله و مسدود ماندن روند ادعایی خلع سلاح مقاومت در فرآیندهای داخلی است. در حالی که جوزف عون رئیس جمهور لبنان اخیراً در هشتاد و دومین سالگرد استقلال این کشور اعلام کرد که ارتش آماده تصرف مواضع اشغالی در جنوب و مذاکره است، اما تلآویو با این ترور در قلب پایتخت میخواهد این پیام را صادر کند که دولت و ارتش لبنان را هرگز به عنوان یک طرف مذاکره برای تعیین سازوکارهای امنیتی به رسمیت نمیشناسد. پیامی که هدف آن دمیدن در فضای تنش و اختلافات داخلی است.
اسرائیل با حمله به حزبالله دولت لبنان را نیز به عنوان مرجع حاکمیت سیاسی در تنگنا قرار میدهد و اعلام میکند که سهلانگاری و عدم انجام مسئولیتهای دولت لبنان در خلع سلاح حزبالله و فقدان مزمن اقتدار بر مرزها و گذرگاهها عامل اقدامات خودسرانه و تجاوزات این رژیم است. نتانیاهو در پیام خود تأکید کرد: «من از دولت لبنان انتظار دارم که وارد عمل شود و به تعهدات خود عمل کند». در نتیجه، از این طریق تلآویو در حال افزایش فشار سیاسی بر دولت لبنان است تا فشار برای خلع سلاح حزبالله را تشدید کند.
حزبالله با وجود خشم برحق ناشی از ترور فرماندهانش، به خوبی واقف است که ورود به یک جنگ تمامعیار جدید در شرایط کنونی، میتواند به بهای سقوط کامل اقتصادی و اجتماعی لبنان تمام شود. این کشور که از قبل با یکی از عمیقترین بحرانهای اقتصادی تاریخ خود، فروپاشی خدمات عمومی و شکافهای سیاسی عمیق دست به گریبان است، ظرفیت تحمل یک دور جدید از تخریبهای گسترده را ندارد. بنابراین، هرگونه تصمیم برای پاسخ متقابل باید با محاسبه دقیق این هزینه سرسامآور و خطر فروبردن لبنان به ورطهای غیرقابل بازگشت گرفته شود. این محدودیت استراتژیک، دست حزبالله را در انتخاب گزینههای ممکن برای تلافی تنگ میکند و رژیم صهیونیستی نیز به طور غیرمستقیم بر همین نقطه حساس سرمایهگذاری میکند.
مسئله دوم در سنجش حزبالله درباره شیوه پاسخدهی، عدم بازی در زمین مطلوب سیاست نتانیاهو است که جنگافروزی را به عنوان راهبرد بقای خود به کار میگیرد. حمله اخیر را باید در چارچوب بحران داخلی عمیق بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز تحلیل کرد. او برای فرار از مهلکهای متشکل از فشارهای ناشی از پروندههای فساد، انتقادات از عملکردش در هفتم اکتبر و نارضایتی روزافزون متحدان راستگرایش از پذیرش آتشبس غزه بدون خلع سلاح حماس، به ایجاد بحرانهای خارجی جدید به عنوان یک تاکتیک همیشگی متوسل شده است. با جلب کردن توجهات به تهدید خارجی در شمال، او امیدوار است که وحدت شکننده داخلی را حول محور امنیت بازسازی کرده و منتقدان خود را در داخل کابینه و جامعه صهیونیستی وادار به سکوت کند. بنابراین، این تجاوز تنها یک اقدام ضد حزبالله نیست، بلکه حرکتی حسابشده برای تمدید عمر سیاسی یک رهبر در محاصره است.
مسئله اخر حفظ سردرگمی دشمن درباره میزان و کیفیت بازسازی توانمندی های نظامی حزب الله است. یکی از اهداف مهم حزبالله در ماههای گذشته، حفظ حداقلی از ابهام و غافلگیری در مورد میزان واقعی بازسازی توانمندیهای نظامی و موشکی خود بوده است. این استراتژی میکند دشمن صهیونیستی را در تاریکی نگه دارد و از دانستن این که آیا حزبالله ظرفیت یک جنگ گسترده را دارد یا خیر، ناتوان سازد. ترور فرماندهان ارشد، از جمله شهادت هیثم طباطبایی، نیز بخشی از تلاش رژیم صهیونیستی برای نفوذ در این پرده ابهام و ارزیابی دقیقتر قدرت کنونی حزبالله است. پاسخ حزبالله به این ترور، فارغ از مقیاس آن، اطلاعات حیاتی را درباره حد و مرزهای جدید توان رزمی و سطح آمادگی آن فاش خواهد کرد و این خود یک بازی استراتژیک حیاتی برای دو طرف است.
بنابراین با توجه به این ملاحظات ، پاسخ احتمالی حزبالله انتخابی تاکتیکی با حرکت بر لبه راهبرد اصلی تمرکز بر مأموریت بازسازی و مدیریت تحولات داخلی در رابطه با دولت و ارتش خواهد بود. چنانکه محمود قماطی، رئیس شورای سیاسی حزبالله، از محل حمله هوایی اعلام کرد که این حمله نقض جدید خط قرمز است و بر تعهد این حزب به هماهنگی کامل با دولت و ارتش لبنان تأکید کرد. او تأکید کرد که وظیفه ارتش، مردم و «مقاومت» تلاش برای توقف این حملات است.
ارسال نظرات